پيشگويي امام زمان (علیه السلام) : از فرازهاي مهم توقيعي از امام عصر (علیه السلام) ، خطاب به جناب علي بن محمد سيمري ، مساله ي خبردادن از ظهور مدعيان دروغين است. دورغ پردازاني نابكار ، كه با معرفي نمودن خويش ، به جاي "رهبر حقيقي" ، اراده انحراف مسير واقعي هدايت و گمراهي وظلالت انسانها را مي نمايند. تا بدين ترتيب آنها را از شاهراه روشن هدايت به پس كوچه هاي تاريك ظلالت بكشانند. بي ترديد آنگونه كه وجود هدايتگران راستين در زندگي انسان ، - انساني كه در سپردن راه پر پيچ و خم زندگي ناتوان است و درمانده و سقوطش در پرتگاه هاي هلاكت و نابودي ، بدون وجود راهنما ضروري و حتمي است –بسيار لازم ومفيد مي باشد . نيز وجود فريب كاراني كه با قصد تخريب عقايد حقه ، خود را درلباس اصل جا مي زنند، بسيار خطرناك و گمراه كننده است. لذا ، امام عصر (علیه السلام) بلافاصله پس از آنكه آگاهي هاي لازم را درزمينه پايان گرفتن دوران نيابت خاصه و شروع غيبت كبري به آخرين نايب خويش مي دهند، سخن از مساله ي اخلال در رهبري به ميان مي آورند و مشت دروغ گويان افترا زني را باز مي كنند كه خود را به جاي امام و نماينده او معرفي مي نمايند: "وسياتي لشيعتي من يدعي المشاهده، الا فمن ادعي المشاهده قبل خروج السفياني و الصيحه فهوكذاب مفتر" "... و به زودي براي شيعيانم كساني ظاهر خواهند شد كه ادعاي مشاهده ي مرا خواهند نمود ، آگاه باشيد هركس قبل از خروج سفياني و صيحه ي آسماني چنين ادعايي بنمايد ، مسلما دروغگو و افترا زننده است." امام زمان در نامهاي به چهارمين و آخرين نائب خاصش، چنين مينويسد: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ اي علي بن محمد سمري! خداوند به بازماندگان تو صبر عطا كند؛ زيرا تو تا شش روز آينده از دنيا خواهي رفت. پس كارهاي خود را سامان ده و كسي را به عنوان جانشين خود معرفي نكن، زيرا زمان غيبت دوم (غيبت كبري) فرا رسيده است. پس از اين، ظهوري نخواهد بود مگر با اذن الهي و اين بعد از زماني طولاني و قساوت دلها و پر شدن زمين از جور خواهد بود. و به زودي كساني در ميان شيعيان من پيدا خواهند شد كه مدعي مشاهده و ديدار با من هستند، آگاه باشيد كه هر كسي پيش از خروج سفياني و صيحه، مدعي مشاهده شود، دروغگو و مفتري است. و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم. علامه مجلسي در ذيل اين روايت ميگويد، از آنجا كه خبرهاي زيادي درباره ديدار با امام زمان از سوي عالمان بزرگ به دست ما رسيده است، براي اينكه وجه جمعي ميان آن داستانها و اين حديث داشته باشيم، شايد بتوان گفت كه منظور از اين روايت مشاهده همراه با ادعاي نيابت و دريافت اخبار خاص از جانب امام زمان است. ميرزا حسين نوري صاحب كتاب مستدرك الوسائل ، كتابي دارد به نام جنة المأوي كه در ضمن جلد پنجاه و سوم بحار الانوار به چاپ رسيده است. اين عالم بزرگوار درباره محتواي اين حديث بحثي مفصّل را مطرح كرده است كه به بخشهايي از آن اشاره ميكنيم. ايشان پس از آن كه ميپذيرد كه اين حديث ، با حكايتها و داستانهايي كه از بزرگان درباره ديدار با امام زمان نقل شده است ، منافات دارد ، به بيان توجيهاتي درباره محتواي حديث ميپردازد. از جمله ميگويد: اولاً، اين حديث ، يك خبر واحد مرسل است؛ بنابراين ، نميتوان با استناد به آن، همه داستانها و حكايتهايي را كه درباره ملاقات با امام زمان نقل شده است تكذيب كرد. ثانياً، ميتوان آن توجيه علامه مجلسي را پذيرفت؛ يعني بگوييم كه ممكن است اين حديث مشاهده همراه با ادعاي نيابت را تكذيب كرده باشد. ثالثاً ، با استناد به سخنان يكي از شخصيتهاي داستان جزيره خضراء، به نام سيد شمس الدين محمد، كه بنابر ادعاي داستان مذكور، از نسل ششم نوادگان حضرت مهدي بوده است، ميگويد: محتواي اين حديث ناظر به شرايط و اوضاع قرن چهارم است؛ يعني دوراني كه غيبت كبري در آن رخ داد؛ دوران غربت و مظلوميت تشيع؛ دوراني كه شيعيان، از ترس عمال سلاطين جور ، نميتوانستند حتي در ميان خودشان نيز نام آن حضرت را بر زبان بياورند. رابعاً، ممكن است كه منظور از اين حديث اين باشد كه هيچ كس مكان اقامت آن حضرت را نميداند و اين منافاتي با ملاقات با او يا مشاهده او در اماكن و مشاهد ديگر ندارد. در عين حال، به نظر ما هيچ يك از اين توجيهات قانع كننده نيستند. امام زمان در اين حديث، كه اولاً محتوايي بسياري دقيق و سرنوشت ساز دارد و ثانياً هيچ معارضي در ميان روايات معتبر ندارد ، ادعاي مشاهده و ديدار با او را از سوي هر كسي كه باشد صريحاً رد ميكند. بنابراين ، نميتواند به استناد به داستان جزيره خضراء ، كه هيچ سند قطعي و دقيقي ندارد و داستاني مكاشفهگونه از يكي از اشخاص است ، محتواي اين حديث را ناديده گرفت و آن را مردود و نادرست دانست. محتواي اين حديث اين است كه به چنين داستانها و حكايتهايي توجه نكنيد و به چنين ادعاهايي اهميت ندهيد و ميدان را براي مدعيان باز نگذاريد. توجيه چهارم ايشان نيز خيلي دور از محتواي حديث است. در اين حديث شريف توصيه شده است كه هر گونه ادعاي ملاقات و ديداري از سوي هر كسي كه باشد، تكذيب شود، اعم از اين كه ادعا كننده بگويد به مكان مخصوص امام زمان و اقامتگاه دائمي او رفتم يا در فلان مكان ديگر او را ملاقات نمودم. به نظر ميرسد كه حتي توجيه علامه مجلسي نيز، كه البته خود ايشان، به ذكر "و الله اعلم" در پايان سخنش نشان داده است كه چندان اطميناني به اين توجيه ندارد، پذيرفتني نباشد. زيرا در اين روايت تعبير "مَن ادعي المشاهدة" دارد و نفرموده است: "من ادعي النيابة". بنابراين، بر اساس اين حديث، هر كسي كه مدعي ديدار و ملاقات با امام زمان در دوران غيبت كبري شود، بايد تكذيب شود. البته اين سخن منافاتي با اصل ديدار و ملاقات با امام زمان ندارد. زيرا حضرت نفرموده است كه ديدار با او ، غير ممكن و محال است؛ بلكه فرموده است ادعاي ديدار را از كسي نپذيريد. و اين حاوي نكته بسيار مهمي است. امام زمان با اين سفارش الهي خود خواستهاند كه يكي از راه هاي سودجويي برخي از افراد از اعتقاد شيعيان به آن حضرت را براي هميشه بسته نگه دارد. پس ديدار با امام زمان هرچند امري ممكن و شدني و بلكه منتهي آرزوي هر شيعهاي است، اما بايد توجه داشت كه هر كس رسماً و علناً ديدار با امام زمان را داشته باشد، دروغگو و فريبكار است.
عاشورائیان کاشمر هیئت فداییان حضرت علی...برچسب : مدعیان, نویسنده : 6hosyneyh6 بازدید : 197