گویند بازدم ماه شعبان میلاد علی ابن الحسین علی آلبر است اما این تاریخ را از کجا آوردهاند خدا میداند اگر شما سندی دارید نشان دهیدای شبه رسول دوسرایاعلی اکبرفرزند حسین سرورما یاعلی اکبرایساقی عشاق نظر کن تو به عاشقبردل زده ام نقش ترا یا علی اکبرتا لحظه جاندادن وتاصبح قیامتهستی تو چراغ دل ما یاعلی اکبرتعطیل شده مسجد ومیخانه بهر جا از ترس خدا نه کرونا یا علی اکبرویروش کشنده شده بر خلق مسلطراهی نبود غیر دعا یا علی اکبراز بسکه نمودیم بهم ظلم چنین شدبسته شده ابواب دعا یا علی اکبردلخسته وخونین جگر رسم زمانیماین رسم نبود لایق ما یا علی اکبرارباب نظر کن که گرفتار بلاییمدرمانده بود ملت ما یا علی اکبرایات خدا گشت فراموش از ان روسوزد همه خشک وتر ما یا علی اکبرکردیم فراموش خدای دو جهان رارفتیم بگرداب گناه یا علی اکبراز کرده وناکرده خجالت نکشیدیمشد شادی ما عین عزا یا علی اکبرای دلخوشی عاشق بیچاره نظر کندرلحظه مرگم توبیا یا علی اکبرروزی که بخیزم زلحد صبح قیامتنام تو زنم باز صدا یا علی اکبرهرگاه که درمانده شدم نام تو بردمنام تو بهر درد دوا یا علی اکبرعالم همه عاشق بحسینند ولی اومی گفت بصحرای بلا یا علی اکبروقتی زحرم عازم میدان شده بودیبهر تو پدرکرد دعا یا علی اکبراز داغ تو می سوخت دل شاه شهیدانمیگفت پسرخیز زجا یاعلی اکبراندم که فتادی سر منشق بروی خاکامد زحرم ناله واه یا علی اکبر + نوشته شده در ۱۴۰۰/۱۲/۲۳ساعت ۱۲ ق.ظ  توسط حسن رمضان نژاد | بخوانید, ...ادامه مطلب
RAEZ.RAM hasan.ramzannjad:شبهای بلند زمستان وقتی صدای شلاق باد برتن درختان باغچه حیاط کوچک ما فرود میامد صدای قهقه درختان را میشنیدم که با تعن برخشم باد می افزودند واین زندانیان همیشگی زمین به امید ازادی از دیو سیاه سرما ازاد خواهند شد ودیری نخواهد گذشت که باد را به سخره گرفته و بخدمت کاری خود دراورند وچون اسفندار شید رسید ترنم باران این نوید را می اورد وچون بیست وپنج روز بگذشت وفقط پنج روز به پایان زمستان ورسیدن بهار بود علی رغم همه تلاشها برای نابودی اداب وسنن اساطیری ایرانیان از سوی زندانیان جهالت نام چهارشنبه سوری تا رگ و پی ان متعصبین خشک مغز را در پی دسیسه سوختن وسوزاندن وانفجار خانه ها وادمها باز داشته بود اما بار هم نمی توانستند رسوم اساطیری را نابود کنند شاید بگویید چهار شنبه سوری با اینهمه خسارت نبودش بهتر است انان که از این سنتها می ترسند فورا شما را تایید میکنند چون این وضع را خودشان بوجود اورده اند وشما که کمتر به مطالعه تاریخ سر زمین وملت واداب ورسوم ان فکر کرده اید همراه دشمنان تاریخ وتمدن ایران زمین شده اید راستی ایا برای یک مرتبه یک ساعت به مفهوم ان اندیشیده اید درباره ان چه می دانید بیایید چون درختان باشیمقبل از ادامه مقاله توجه شما را به شعر ذیل جلب می نمایمچارشنبه سوری امد فصل ایین سلامشستن ارکان انسان ها از فعل حرامهست این ایین سوری از اساطیر کهنپنج نیرو میشود تطهیر ومیگیرد قواماولین زان نیروی جانست درجسم بشرحرکت انسان از ان نیرو میگیرددوامدومین دعناست یا وجدان نگهبان تن استاوست پاسخگوی خیر وشر در روز قیامسومین یعنی حواس پنجگانه نام بویمیدهد تشخیص خوب وبدغم وابتسامچارمین نامش روان یا روح انکه بعد مرگمی برد ما راجهنم یا ب, ...ادامه مطلب
نبوده ای که ببینی چه شد دراین کشور نبوده ای که ببینی حرامی کافرنبوده ای که ببینی بدشت ابادانهزار لاله پرپر تمامشان بی سر نبوده ای که ببینی بریده سر کودکگفت زخون و ترکش بدامن مادرنبوده ای که ببینی به پ, ...ادامه مطلب
.آن ساعتي خوش است که مستانه بگذردیعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذردروزیِ ما به دست کریمان آشناستکفر است پای سفره ي بیگانه بگذردسوگند می خوریم که ما گنج می شویمیک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذردخدمتگذار اهل خرابات اگر شدیایام نوکری تو شاهانه بگذردما عقل خويش را سر عشق تو باختيمبگذار عمرمان همه دیوانه بگذرددور از نگاه کعبه تو را می کند طوافکافی است از کنار تو پروانه بگذرداین روزگار می گذرد خوب یا که بدبهتر که عمر ما در این خانه بگذرد, ...ادامه مطلب
غربیها مخصوصا انگلیس هانسخه ای که برای حکام دست نشانده یا حکام اقتدار گرا می پیچند دارا چند فاکتور است که در ذیل امده است بهر تثبیت حکومت جنگ می باید نمودعرصه را بر اهل کشور تنگ می باید نمودتا که گردد, ...ادامه مطلب
غربیها مخصوصا انگلیس هانسخه ای که برای حکام دست نشانده یا حکام اقتدار گرا می پیچند دارا چند فاکتور است که در ذیل امده است بهر تثبیت حکومت جنگ می باید نمودعرصه را بر اهل کشور تنگ می باید نمودتا که گردد, ...ادامه مطلب
شهرما کاشمره خیله باصفایه گه که جوصاحبش سدحمزه وسدمرتضایه گه گه جوچار خیابون دره با چارفلکه د چار طرفخیابو سلصانیه ازشهر جدایه گه گه جوروزگار لوطیاش والله پهلون بودن حالاپرازلمپن وپراز گدایه گه گه جو, ...ادامه مطلب
بسمه تعالی امشب شب چهار شنبه ششم شهریور سال یکهزار و سیصد و نود و هفت امشب اقای حاج سید محمد رحیمی مدیریت موفق ومحترم حسینیه فداییان حضرت علی اکبر طبق شبهای دیگر چهار شنبه درهین درس اخلاق که روال هر, ...ادامه مطلب
می خواست جان سپاردوجانی دگرنداشت هنگام كوچ بود ولی بال و پر نداشت چشمش ز پنجره سوی مهتاب خیره بود معلوم بود این شب آخر سحر نداشت افتاده بود روی زمین آه می كشید اگه اشك نداری، اگه می بینی چشمت خشكه، ناله كه داری خرج كنی، امام صادق علیه السلام فرمود:خدا رحمت كنه اونی كه تو مصیبت های ما آه می كشه، بگو:آه. اگه تصور كنی آه كه هیچی، فریاد می زنی، افتاده بود روی زمین آه می كشید اما كسی ز حال دل,شهادت,امام,هادی ...ادامه مطلب
در دلم هر شب حیاطت آب و جـارو میکنم چشمهایم را که میبندم، تو را بـــو میکنم خواب دیدم روی صحن تو طــلاکاری شدم ضامنم میگردی و احســاس آهـــو میکنم مثل آن دست میــــان ظرف سقــــاخانهات دستهــای خواهشم را پیش تو رو میکنم خواب دیـــدم روی آبیهای نقش گنبــــدت با دو رکعـــت، دانه دل را پرستـــو میکنم آسمـــان پای پیـــاده روی دستم میرســـد زیر لب با گریه وقتی صحبت از او میکنم کیستی ای آشنــــایم ای تمــاشـــای غریب با تو تنها با تو تنها با تو من خــو میکنم + نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت ۱۲ ق.ظ توسط حسن رمضان نژاد | ,امام,رضا ...ادامه مطلب
عشق وصف ناپذیر به سیدالشهدا (ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را در برخی افراد به دنبال دارد که واژگانی مانند دوستدار، پیرو یا مرید امام حسین (ع)، بیانگر شور و عشق درونی آنان نیست و برای همین، ترجیح میدهند خود را «نوکر» امام حسین (ع) بخوانند. تکرار این واژه از یک طرف و معنای خودمانی آن از طرف دیگر، سبب میشود که گاهی نه تنها از بزرگی مقام «نوکری امام حسین (ع)» غفلت شود، بلکه عدهای آن را ناخواسته محمل انجام کارهای خودسرانه کرده و پا را فراتر بگذارند. انسان به زبان خیلی چیزها میگوید. مثلا میگوید امید من به خداست. امیرالمؤمنین (ع) در مورد برخی از کسانی که میگویند امید ما به خداست,مدعیان,نوکری,امام,حسین ...ادامه مطلب
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً... هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من مستحق هیچ پروازی , ...ادامه مطلب
كسى كه ناز مرا مى كشید مادر بود *** كسى كه حرف مرا مى شنید مادر بودكسى كه گنج بدستم سپرده بود پدر *** كسى كه رنج به پایم كشید مادر بودكسى كه شیره جان مى مكید من بودم *** كسى كه روح به تن مى دمید مادر بودكسى كه در دل شب از صداى گریه من *** سپندوار زجا مى جهید مادر بودكسى كه خارى اگر پیش پاى من مى دید, ...ادامه مطلب
چون سايه ي رب بر سر ما سايه پدر بود برسايه ي رب در صحف همسايه پدر بود ايزد چو بفرمود که او رب صغير است در دفتر عشق آيه و سرمايه پدر بود پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشهای بود که شد باعث ویرانی من یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من مه گردون اد, ...ادامه مطلب
اي جـان محمـد جانـان محمـد قـرآن محمـد نــور دل ابالحــسن مــيلادت مبــارك يوسـف زهـرا يا حسـن ميـلادت مبـارك يا امــام مجتبــي خــوش آمــدي (2) نجل حيدري تو سبط اكبري تو حق را محوري تو خلـق زميـن و آسـمان سـائل هر شـب تو خـتم رسـل بوسـه زنـد بر دهـن و لـب تو يــا امــام مجتبــي خــوش آمــدي(2) اي س, ...ادامه مطلب